آرزوی من

تو این ساعت توی این لحظه آرزو دارم که توی یه اتاق خیلی بزرگی بودم

که دور تا دور این اتاق رو قفسه های کتاب گرفته بود به جز یک طرف اتاق

که اونجا یه پنجره ی قدی بود که توی طبقه دوم یه خونه بزرگ بود

کنار اون پنجره یه میز خیلی بزرگ بود که روش یه عالمه یادداشت و

کتاب و مدادو خودکارو.....................................بود

بعد من در حالیکه توی یکی از قفسه ها دنبال کتاب میگشتم

همین طور کتابهارو از نظر میگذروندم...............................

من یه عالمه کتاب میخوام

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, |